آیا میخواهید کسب و کارتان را اصولی و هوشمند و سیستمی راه اندازی کرده و توسعه دهید؟

آیا میخواهید از هر نوع اتلاف و اشتباه تا حد امکان دوری کنید؟

 

در اینجا نکات مهم برای راه اندازی یک کسب و کار هوشمند و سیستمی را توضیح میدهیم. موارد مهم که در راه اندازی یک کسب و کار باید آنها را در نطر بگیرید:

چیستی و چرایی کسب و کار

وقتی ما میگوییم کسب و کار، باید کسب و کار چیستی و چرایی داشته باشه.

1- چرا این کسب و کار اساسا باید راه اندازی بشه؟

چیستی یعنی به خاطر چه دلیلی در واقع این کسب و کار باید بیاد در جایی که کلی کسب و کار دیگه مشابه هست بنیانگزاری بشه؟

مثلا یک رستوران جدید با وجود این همه رستوران چرا باید در یک محله ایجاد بشه؟

یا یک وب سایت جدید چرا باید ایجاد بشه؟

2- بعد در چیستی و چرا، ما چه نیازی را از مردم میخواهیم با متد خاص خودمون بهش جواب بدیم؟

3- در گام سوم، ما استعدادمون در چه زمینه‌ای هست که بتوانیم نیاز مردم را بر اساس اون استعداد، بهش پاسخ بدیم؟

4- در گام چهارم، چیستی و چرایی ما، در کنار استعداد و نیاز مردم، باید تابع عشق، علاقه، تفریح و راحتی ما باشه.

اینها شاکره چیستی و چرایی کسب و کار هستند.

در این گام، تعیین کنید چرا این کسب و کار مورد نظر ایجاد شده یا ایجاد میشود. چه نیازی به وجود این کسب و کار بوده و هست؟!

چشم انداز کسب و کار

حال که چیستی و چرایی کسب و کار را مشخص کردیم، میگیوییم باید چشم‌انداز داشته باشیم.

چشم انداز، نقطه ایست در دوردست، که میخواهیم بهش برسیم

استراتژی کسب و کار

ما در هر کسب و کاری یک سری بایدها و نبایدها داریم.

یک سری در واقع فرامین یا فرآیندهای کارا داریم و یک سری فرآیندهای ناکارآمد داریم.

ما فرآیندهای ناکارآمد که برای ما ارزش ایجاد نمیکنند و برای ما اتلاف در کسب و کار ایجاد میکنند را جزو نبایدها قرار میدهیم. و اینها را باید انجام ندیم (و پرهیز کنیم).

حال مشخص میکنیم چه بایدهایی را باید انجام بدهیم که اولا در اون کسب و کار ما را متمایز میکنه و ما را به سمت خلق ارزش هدایت کنه

اینها میشود استراتژی یا راهبرد.

ماموریت کسب و کار

وقتی میگوییم ماموریت اون فرآیندهای کارا و ناکارآمد مشخص شده.

این فرایندهای کارا و ناکارآمد را چطور میخواهیم متمایز از دیگران انجام دهیم که برای ما ارزش متمایز خلاق نوآورانه نسبت به دیگران، ایجاد کنه؟ که در واقع مشتریان بیان از پول جیب خودشون بگذرند و از رقبا بگذرند و بیان محصول ما را بخرند.

این میشود ماموریت کسب و کار ما.

فهمیدیم که چگونه باید این کار را انجام بدیم

هدف

در ادامه مبحث، بعد از ماموریت میرسیم به هدف

ما در هدف دنبال خلق دارایی هستیم. در واقع ما باید در کسب و کار بر دارایی‌ها تمرکز کنیم و از بدهی ها فاصله بگیریم.

مهمترین دارایی یک کسب و کار، مشتریان داخلی و خارجی آن است

مشتریان داخلی میشه سهامدارها، کارکنان، مشاوران و مدیران

مشتریان خارجی هم که مشخصه، اونهایی که در بازار هستند و منتظر ارزش آفرینی ما هستند

این می شود بحث هدف ما

طراحی سیستم کسب و کار

بعد از بحث هدف، میرسیم به طراحی سیستم برای کسب و کار.

اولا سیستم چیست؟

کسب و کار ما اجزای متفاوت دارد. بخش بازاریابی دارد، بخش تبلیغات دارد، بخش روابط عمومی دارد، بخش مالی دارد و …

این اجزا نباید جز به جز و برای خودشون کار کنند.

این اجزا به هم پیوسته و باهم باید به سمت یک هدف مشترک و باهم و براساس رابطه و تعامل با خودشون، و با محیط خودشون و تابع سیستم اصلی که کسب و کار هست حرکت کنند.

این میشود مفهوم سیستم

حالا چجوری یک سیستم تعریف کنیم؟

باید عوامل محیطی را بررسی کنیم. … یک سری داده به ما داه میشه که این میشود پیشخورد

داده ها را بر اساس این انتخاب کنیم که بتوانیم ورودیهای درست انتخاب کنیم

وقتی ورودیهای درست انتخاب کنیم میتوانیم فرآیندها هدفمند و هوشمند را طراحی و اجرا کنیم که حاصلش میشود خروجیها که

خروجیهای یک سیستم، چندگانه هستند همان طوری که علل در یک سیستم چندگانه هستند

و بعد میریم به سمت بازخوردگیری

ما یک سری خروجی داریم باید در واقع بر اساس استاندارد متریک و قابل اندازه گیری، خروجی هامون را مورد ارزیابی قرار بدهیم

و بعد بیاییم بازخوردگیری انجام دهیم که بتوانیم سیستم را دوباره بازمهندسی کنیم

استاندارد

استاندارد چیست؟

استاندارد در واقع، اومدیم یک فرایندی را در یک ناحیه و در یک کسب و کار انجام دادیم و به یک خروجی مطلوب و 100 درصدی رسیدیم

فرهنگ سازمانی

برندینگ یا برندسازی

شناخت پرسونای مخاطبان

برنامه ریزی بازاریابی

مدل کسب و کار

طراحی ارزش پیشنهادی

روش اجرا و رشد کسب و کار